سبدی هست در اندیشه من / که پر از گل بدهم هدیه به تو
غافل از آنکه تو خود نابتری / یک جهان گل بخورد غبطه ی تو
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
قلبم را عصب کشی کرده ام
دیگر نه از سردی نگاهی می لرزد
و نه از گرمی آغوشی می تپد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
( ̲̅:̲̅:̲̅:̲̅[̲̅ ̲̅]̲̅:̲̅:̲̅:̲̅)
گنده ترین اینارو میخوام
میخوام قلب شکسته ام رو باهاش پانسمان کنم !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غافل از آنکه تو خود نابتری / یک جهان گل بخورد غبطه ی تو
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
قلبم را عصب کشی کرده ام
دیگر نه از سردی نگاهی می لرزد
و نه از گرمی آغوشی می تپد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
( ̲̅:̲̅:̲̅:̲̅[̲̅ ̲̅]̲̅:̲̅:̲̅:̲̅)
گنده ترین اینارو میخوام
میخوام قلب شکسته ام رو باهاش پانسمان کنم !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *