نمی خواهم نبودنت از شمارش انگشتانم بیشتر شود..
اما این روزها کاری از دستانم بر نمی آید !!!!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تو را نه عاشقانه و نه عاقلانه و نه حتی عاجزانه که تو را عادلانه در آغوش می کشم
عدل مگر نه آن است که هر چیزی سر جای خودش باشد؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
( نوشتم دوستت دارم ، پرانتز را نبستم ، بگذار این حقیقت تا ابد جریان بیابد ...
اما این روزها کاری از دستانم بر نمی آید !!!!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تو را نه عاشقانه و نه عاقلانه و نه حتی عاجزانه که تو را عادلانه در آغوش می کشم
عدل مگر نه آن است که هر چیزی سر جای خودش باشد؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
( نوشتم دوستت دارم ، پرانتز را نبستم ، بگذار این حقیقت تا ابد جریان بیابد ...
*
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تو تنها کسی هستی واسم مونده تو دنیا / میگره دلم وقتی نیستی تو خواب و رویا
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
فاصله گرچه دست های ما را از هم جدا کرد ولی خوشحالم
که جـرات ندارد به دل هایمان نزدیک شود!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من از تبار تیشهام، با من غمی هست / در ریشهام احساس درد مبهمی هست
جز زخم، این دنیا نخوردم تلخ و شیرین / آیا در آن دنیا امید مرهمی هست؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر واقعا عشق را یافتی،به آن پرواز بده و رهایش کن.
اگر خودش ماندن را انتخاب کرد، به این معناست که عشق واقعی تو همان است.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
باز دست سرنوشت عشقتو تو دلم گذاشت / قصه ای که غصه ای دوباره تو چشام گذاشت
حاصل فاصله هامون غم چشای خیسم بود / حرمت عشق تو بود که رو تنهاییم پا گذاشت
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عشق یعنی رفتن از شهر بهار / با دو چشم تر ، به سوی روزگار
عشق یعنی بی رفایی های یار / عشق یعنی سالها در انتظار
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به گزارش قلبم ، هوای چشمم ، به علت ندیدن عزیزم تا لحظاتی دیگر بارانی میشود !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
همچنان چشم به چشمان تو دارم ای دوست / گوشه چشمی بنما بر دل زارم ای دوست
هر شبم نقش تو ماه شب چشمان منست / روزها در شب هجرت بشمارم ای دوست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ترا زیباترین می دانم ای دوست / ز رویت عشق را می خوانم ای دوست
مرا در عاشقی کردی تو مجنون / چه لیلاوش شدی در جانم ای دوست!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
قسم به تین و عنکبوت ، به مرغ باغ ملکوت ، از ته دل برات بگم دنیا فدای تار موت
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گر فرستی یک پیامک دل شوم / آدمی را ول کنم تا گل شوم
که جـرات ندارد به دل هایمان نزدیک شود!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من از تبار تیشهام، با من غمی هست / در ریشهام احساس درد مبهمی هست
جز زخم، این دنیا نخوردم تلخ و شیرین / آیا در آن دنیا امید مرهمی هست؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر واقعا عشق را یافتی،به آن پرواز بده و رهایش کن.
اگر خودش ماندن را انتخاب کرد، به این معناست که عشق واقعی تو همان است.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
باز دست سرنوشت عشقتو تو دلم گذاشت / قصه ای که غصه ای دوباره تو چشام گذاشت
حاصل فاصله هامون غم چشای خیسم بود / حرمت عشق تو بود که رو تنهاییم پا گذاشت
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عشق یعنی رفتن از شهر بهار / با دو چشم تر ، به سوی روزگار
عشق یعنی بی رفایی های یار / عشق یعنی سالها در انتظار
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به گزارش قلبم ، هوای چشمم ، به علت ندیدن عزیزم تا لحظاتی دیگر بارانی میشود !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
همچنان چشم به چشمان تو دارم ای دوست / گوشه چشمی بنما بر دل زارم ای دوست
هر شبم نقش تو ماه شب چشمان منست / روزها در شب هجرت بشمارم ای دوست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ترا زیباترین می دانم ای دوست / ز رویت عشق را می خوانم ای دوست
مرا در عاشقی کردی تو مجنون / چه لیلاوش شدی در جانم ای دوست!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
قسم به تین و عنکبوت ، به مرغ باغ ملکوت ، از ته دل برات بگم دنیا فدای تار موت
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گر فرستی یک پیامک دل شوم / آدمی را ول کنم تا گل شوم